آدم یا حالش خوبه یا حالش بده.... تعارف که نداریم...
نمیشه همیشه های باشی حتی وقتی که حالت خوبه...
گاهی یهو زیرت خالی میشه و عمیق میشی...
معنیش این نیست که حالت بده یاحالت خوبه یا هرچی...
بالا و پایین آدمیزاده....
ولی آدم یا حالش بده یا خوب...
من خوبم...
ولی امشب یه سوراخی باز شد توی گذشته و منو هورتی کشید تو....
داشتم یه فیلم چرت نگاه میکردم... یه فیلم چرت با هنرپیشه های خوب....
نمیدونم چرا دلم نمیخواد اسمش رو بگم... نمیدونم باور کن...
فقط بگم این چند شب هی فیلم دیدم با پایین ترین کیفیت ممکن..
فیلمهای قدیمی... زمانه... شمعی در باد... گاهی به آسمان نگاه کن.... زهر عسل....رستگاری در هشت و بیست....
انقده کیفیت پایین بود که حتی تصویر کوچولوش هم محو بود....
نپرس چرا... نمیخوام بگم...
من همیشه میگفتم آهنگ انگلیسی گوش نمیدم... خوشم نمیاد... نمیفهمم... بفهمم هم دوست ندارم... راستش رو بگم خودم هم برام عجیب بود... که خب چرا خوشت نمیاد....
وقتی یکی یه آهنگ خارجی رو بهم معرفی میکرد و براش غش و ضعف میرفت من گوش نداده قیافه م صاف میشد!!!
امشب توی یکی از فیلمها هی آهنگ میذاشت ... هی آهنگ میذاشت... ایرانی و خارجی.... بعد یهو یه آهنگ خارجکی گذاشت... قدیمی بود.... یهو سوراخه باز شد.... یهو من پرت شدم اون تو.... به گذشته.... به یه حس عجیب ولی آشنا....
اگه بهم میگفتن در اون لحظه هر کلمه ای که به ذهنت میرسه بگو میگفتم:
بابا... احساس گناه.... لذت... بابا.... تفاوت... پول.... شعور... بابا....
خیلی قروقاطی و نامفهوم بود... ولی فهمیدمش.... بدون اینکه انقده بفهمم که بتونم توضیح بدم فهمیدمش....
انقده مهم نبوده که بتونم درست درکش کنم ولی انقده مهم بوده که این همه سال باعث شده من از آهنگ خارجی بدم بیاد....
جالبه که اون آهنگه رو هم دوست داشتم...
کلا آدمیزاد موجود عجیبیه....
نمیشه همیشه های باشی حتی وقتی که حالت خوبه...
گاهی یهو زیرت خالی میشه و عمیق میشی...
معنیش این نیست که حالت بده یاحالت خوبه یا هرچی...
بالا و پایین آدمیزاده....
ولی آدم یا حالش بده یا خوب...
من خوبم...
ولی امشب یه سوراخی باز شد توی گذشته و منو هورتی کشید تو....
داشتم یه فیلم چرت نگاه میکردم... یه فیلم چرت با هنرپیشه های خوب....
نمیدونم چرا دلم نمیخواد اسمش رو بگم... نمیدونم باور کن...
فقط بگم این چند شب هی فیلم دیدم با پایین ترین کیفیت ممکن..
فیلمهای قدیمی... زمانه... شمعی در باد... گاهی به آسمان نگاه کن.... زهر عسل....رستگاری در هشت و بیست....
انقده کیفیت پایین بود که حتی تصویر کوچولوش هم محو بود....
نپرس چرا... نمیخوام بگم...
من همیشه میگفتم آهنگ انگلیسی گوش نمیدم... خوشم نمیاد... نمیفهمم... بفهمم هم دوست ندارم... راستش رو بگم خودم هم برام عجیب بود... که خب چرا خوشت نمیاد....
وقتی یکی یه آهنگ خارجی رو بهم معرفی میکرد و براش غش و ضعف میرفت من گوش نداده قیافه م صاف میشد!!!
امشب توی یکی از فیلمها هی آهنگ میذاشت ... هی آهنگ میذاشت... ایرانی و خارجی.... بعد یهو یه آهنگ خارجکی گذاشت... قدیمی بود.... یهو سوراخه باز شد.... یهو من پرت شدم اون تو.... به گذشته.... به یه حس عجیب ولی آشنا....
اگه بهم میگفتن در اون لحظه هر کلمه ای که به ذهنت میرسه بگو میگفتم:
بابا... احساس گناه.... لذت... بابا.... تفاوت... پول.... شعور... بابا....
خیلی قروقاطی و نامفهوم بود... ولی فهمیدمش.... بدون اینکه انقده بفهمم که بتونم توضیح بدم فهمیدمش....
انقده مهم نبوده که بتونم درست درکش کنم ولی انقده مهم بوده که این همه سال باعث شده من از آهنگ خارجی بدم بیاد....
جالبه که اون آهنگه رو هم دوست داشتم...
کلا آدمیزاد موجود عجیبیه....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر