کتاب، فیلم و غیره - فقط کتابش.

کتاب "وقتی به من می‌رسی" نوشته ی ربکا استید ...
نشر افق... انتشاراتی که از همه بیشتر دوستش دارم.... اون پایین نوشتن رمان نوجوان... که من به نظرم چرنده... نوجوان ممکنه در خیلی چیزها نوجوان باشه ولی وقتی پای کتاب وسط باشه بزرگسال محسوب میشه از دید من....
۱۵ ساله بودم که مامانم میگفت فلان کتاب رو هنوز نخونی بهتره و من قبلا خونده بودمش.... و به نظرم البته حرفش درست نبود... ۱۵ سالگی یعنی خیلی....
خلاصه اینکه این کتابهای نوجوان رو من اسمشون رو میذارم کتابهای خاص.... کتابهایی که آدم خیلی باید آدم باشه تا بخونتشون و خوشش هم بیاد... و من خیلی آدمم ... چون من عاشق کتابهای نوجوان هستم....
خلاصه اینکه این کتاب وقتی به من میرسی کتاب خوبیه... خیلی دوستش داشتم.... یه جور خاصی بود... از اون جورها که وقتی کتاب تموم میشه ماجرا توی مغز تو تموم نمیشه.... کتابی که احتمالا یادت نمیره....
اووووو
انقده کتاب هست که وقتی بخونمشون شاید نزدیکهای آخرش که برسه یه چیزایی یادم میاد... که اع به گمونم من این رو خونده بودم ها... ولی باید حتما بخونمش دوباره تا یادم بیاد تهش چی میشه....
اما این از اون کتابها نخواهد بود... مطمئنم....
اگه همه ی این حرفها باعث نشه که شما برین این کتاب رو بخونین معلوم میشه شما از اون کتاب نوجوان خوانها نیستین!

۲ نظر: