۱- تئاتر ترانه های قدیمی رو دیدم.
این تالار شمس که توی اقدسیه ست خیلی مزخرفه. گرچه به ما انقدر نزدیک هست که نمیتونیم تحریمش کنیم!
اول از همه اینکه خیلی خیلی نمایش خوبی بود. خیلی دوست داشتم و بازیگرای خیلی خوبی داشت. مخصوصا اونایی که محبوب من هستن.
اون شب پری صابری و عباس کیارستمی و پیمان معادی و... رو هم دیدم.
یک ساعت بیشتر سر پا توی صف وایسادیم فقط برای اینکه صندلی گیرمون بیاد در صورتیکه از چند روز قبل بلیط هم خریده بودیم. من که پادرد بدی گرفتم. البته بعد دو ساعت نشستن آدم باسنش هم درد میگرفت. یعنی صندلیهاش هم خوب نبود. در حقیقت زیر زمین یه خونه ی بزرگ که تبدیل به سالن شده بود.

۲- اوایل مهر هم بلیت کنسرت علیرضا قربانی رو داریم - حریق خزان. بی صبرانه منتظرم.

۳- میدونم که گاهی مینویسم بلیت و گاهی بلیط... واقعیت اینه که دلم میخواد بنویسم بلیت ولی طبق عادتی که از دبستان به بعد دارم مینویسم بلیط!

۴- سفت و سخت مشغول مشق و تمرین هستم. گرچه که از خودم راضی نیستم. ولی از هیچی بهتره....
یکی ازم پرسید آنی جون چطوری فهمیدی علاقه ی واقعیت چیه؟
من اول ساکت شدم بعد زدم زیر خنده.... گفتم راستش من نمیدونستم که فهمیدم!

۵- الان باید خیلی حسودی کنم ... ولی حوصله ی حسودیم نمیاد.

۶- زندگی رو خیلی دوست دارم. همینجوری خیلی الکی....


۱۴ نظر:

  1. الان ما که باید بیشتر حسودی کنیم، همه اش به تئاتر و کنسرت و ... خوش باشی همیشه و امیدوارم همین طوری الکی همیشه زندگی رو خیلی دوست داشته باشی. راستی مرسی از هوس سلامت. چسبید :)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. راستش ما هم بعد مدتها رفتیم.. اینجوریا هم نیست که همه ش به تئاتر و کنسرت باشیم...
      نوش!

      حذف
  2. چند وقته که هوس تئاتر کردم. پالت هم کنسرتشون باید همین روزها باشه، دلم می‌خواست برم آزادی کنسرتشون.
    فکر کنم زندگی‌ رو نمی‌شه الکی‌ دوست داشت، خیلی‌ چیز‌ها رو میشه بدون دلیل دوست داشت، اما زندگی‌ نه، خوبه که دلیلش رو داری، هر چند نهان.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. وقتی الکی دوستش داشتی، تازه باهات سرِسازگار پیدا میکنه!

      حذف
    2. راستش من نظرم با مامان یکیه! حالت که خوب باشه میتونی هرچی رو دوست داشته باشی...

      حذف
    3. شاید هم حال خوب خودش دلیل باشه! ولی حتی وقتی حالم هم کمی خوب نباشه هم بلدم زندگی رو الکی دوست داشته باشم!

      حذف
  3. کنسرت علیرضا قربانی جای منم خالی کن!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. جای همه ی دوستانی که دلشون میخواست بیان خالی... مخصوصا تو!

      حذف
  4. امان از تفریحات سالم شما پایتخت نشینها نمی خوام حسود باشم آخه شما نمی ذارین

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما عزیز دلی...
      کاملا حق دارید.... کاملا.... ما هم قدر این چیزهایی که داریم رو نمیدونیم!!!!
      فکر میکنی من چقدر به شخصه از این تفریحات سالم استفاده میکنم؟
      هر ده سال یک بار شاید!

      حذف
    2. اگه شهرستانها همین هوای سالم را نداشتند چطور میشد سرشون رو کلاه گذاشت .شما هم یک سر برید دربند و شهمیرزاد و توچال و شمیرانات همین هوا گیرتون میاد با این تفاوت که این هوا مثل هوای ما گرد و غبار نداره - هر کاری بکنید این به اون در نمیشه

      حذف
    3. راستش هیچی به هیچی در نمیشه تو زندگی....
      همه ش یه گهه!

      حذف
  5. اون تالار رو خیلی دوس دارم ، خصوصا صندلی هاشو !!

    این روزا منم رو مود همی طور الکی دوس داشتن زندگیم ! هی میرم و میام بیخودکی "نامبرده " رو بوس می کنم !!
    این شعر ژاله زنده رود هم ورد زبونم شده ، بقول دکتر شهلا حائری ، بیخود و بی جهت :
    زندگی را عاشق من ، با همه اوج و حضیضش زندگی را عاشقم ...

    پاسخحذف