دارم دوباره (یا بهتره بگم چندباره) کلاس میرم....
مبحث سایه ها باید اون خصوصیاتی رو که معرف حضورت هست میگفتیم.....
از شب قبلش که بهش فکر کرده بودم هیچی توی ذهنم نمیومد....
فکرکن! جرات نکردم بگم هیچی... من یه آدم خائن به خودم شجاعت اینو نداشتم که بگم من از هیچ خصلتی به اون اندازه بدم نمیاد.....
بعد یه کمی زور زدم و اینا رو گفتم:
خودخواه - بی شعور - بی زبون - خودفریب
بعد همه رو میدونستم به جز بی شعور رو..
در موردش صحبت شد و بیخیالش شدم....
ولی دیشب... درست همون وقتی که حالم بد بود.... متوجه شدم که نه تنها بیشعور هستم بلکه خیلی خیلی هم بی شعور هستم!
مبحث سایه ها باید اون خصوصیاتی رو که معرف حضورت هست میگفتیم.....
از شب قبلش که بهش فکر کرده بودم هیچی توی ذهنم نمیومد....
فکرکن! جرات نکردم بگم هیچی... من یه آدم خائن به خودم شجاعت اینو نداشتم که بگم من از هیچ خصلتی به اون اندازه بدم نمیاد.....
بعد یه کمی زور زدم و اینا رو گفتم:
خودخواه - بی شعور - بی زبون - خودفریب
بعد همه رو میدونستم به جز بی شعور رو..
در موردش صحبت شد و بیخیالش شدم....
ولی دیشب... درست همون وقتی که حالم بد بود.... متوجه شدم که نه تنها بیشعور هستم بلکه خیلی خیلی هم بی شعور هستم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر