میرم میشینم بالای تخت سروری همه ی کائنات رو به خدمت میطلبم و میگم:
من خواهرم رو میخوام تقدیر این بوده که چهل سال اول زندگی از هم دور باشیم حالا اراده من بر اینه که چهل سال دوم رو در کنار هم باشیم. جدی هم میگم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر