ققنوس روی کاناپه (refurbished)
خم میشوم زیر بار نقشی که به جای تو بازی میکنم....
میرم میشینم بالای تخت سروری همه ی کائنات رو به خدمت میطلبم و میگم:
من خواهرم رو میخوام تقدیر این بوده که چهل سال اول زندگی از هم دور باشیم حالا اراده من بر اینه که چهل سال دوم رو در کنار هم باشیم. جدی هم میگم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر