ققنوس روی کاناپه (refurbished)
خم میشوم زیر بار نقشی که به جای تو بازی میکنم....
به آنی قول داده بودم که ننویسم
ببخش آنی دوست داشتنی من. ببخش.
دارم مرده میشم. مجبورم به نوشتن. به حس زنده بودن.
همه ی وجودم فریاده. میبینی منو؟ تیز شدم رو به آسمون و همه ی دردهای بشریت رو فریاد میزنم
بگذار که خائنانه زندگی کنم
که همه محکومیم به بودن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر