ادب از که آموختی؟ از بی ادبان

من آدم مودبی نیستم. اهل حرف زدنهای قلنبه سلنبه و این مدلی ها هم نیستم. متین و باکلاس و اینا هم بلد نستم حرف بزنم. اما آدم خوبی هستم.

این چند وقت... نمیدونم دقیقا چند سال، فیسبوک باعث شده که من یک کمی بیشتر به دور و برم نگاه کنم. 
لمپنیسم و پز روشنفکری و صدور حکم برای همه و ....

چاک دهن رو باز کردن و فحش و فضیحت بار هرکس که دم دست بود کردن شده عادت روزمره همین مردم نازنین. حتی قشر تحصیل کرده.

مودب نبودم اما هیچ وقت کسی رو مسخره نکردم. هیچ وقت هم خوشم نمیاد کسی جلوی من دیگری رو مسخره کنه. 
البته برخی کلمات فحش نیستن... مسخره کردن نیستن.... صرفا بیان یک واقعیت هستن... 

مثلا شما به یکی که حرف مزخرفی زده و مدام هم حرف مزخرف میزنه میتونی بگی مشنگ. مزخرف گو. حتی آدم گه... ولی اینکه بگی زنیکه ی چاق بیان واقعیت نیست در این مقطع. بلکه نشون دادن بی شعوری توست. 
اصلا چرا باید انقدر از حرفش عصبانی بشی که حتی همون گه رو هم بگی؟

این حجم غلیظ نادرست صحبت کردن جامعه باعث شده من به خودم بیام و تصمیم بگیرم در حرف زدنم تجدید نظر کنم. یک کمی .. یواش یواش... 
بالاخره باید از یک جایی شروع کرد. 

در ضمن من دوست چینی زیاد دارم. دوستشون هم دارم. حتی اگه بعضی وقتها خیلی بوی بدی بدن. 

رها جان همه ی این حرفها رو باید توی فیسبوک مینوشتم ولی به خاطر تو اینجا مینویسم.

۲ نظر:

  1. از خجالت مردم ! بیا جمع کن منو . این همه نوشتی و این رهای نامرد نیومد ببینه ؟ !! حقشه باهاش قهر کنی و دیگه اسمشم نیاری . دووووووووووستت دارم بانو ، خیلی خیلی زیاد .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بوس به لپ قشنگت. اینم یه جواب فیسبوکی! هاها

      حذف