میخواستم که ننویسم اصلا راجع بهش.
اما تشکر که میشه بکنم. از بارانی که امروز بجای باریدن اونجور که پیش بینی شده بود کنار من نشست، قدم زد، حرف زد، شاید خندید- راستی خندیدی؟ - و ....
مرسی از وقتی که گذاشتی. وقتی که برای داشتنش باید دوباره تا هفته ی دیگه صبر کنی.
و لعنت به تو که باعث شدی فکر کنم خیلی ازت بزرگترم در صورتی که نیستم.
آآآخخخ لعنت به تو که اومدم این جا که بنویسم "نوشتم مون" و دیدم تو زودتر "نوشتی مون"!!
پاسخحذفدقیقا کجای دیروز من اون کاری که توی خط اخر گفتی و کردم؟؟؟؟؟
اینجوریاست دیگه.... یه لعنت به تو سر دلت گیر کرده بود میخواستی یه جا خرجش کنی دیگه؟
حذفشما هر چی دلت خواست نوشتی منهم هرچی دلم خواست... دیگه سوال و جواب نداریم... داریم؟
همه ی دیروز!
تو كي هستي؟
پاسخحذفیه بنده ی خدا!
حذف