حالا که عید تموم شده برین حوض نقاشی رو ببینین خب.

گفته بودم عیدی رفتم فیلم حوض نقاشی رو دیدم؟
قبلش زنگ زدم به زن داداشم و گفتم شما کدوم فیلم رو رفتین... اونا تهران ۱۵۰۰ رو رفته بودن که اصلا خوششون نیومده بود و حوض نقاشی....
تهران ۱۵۰۰ رو که حتما باید خودم ببینم ولی بعدا سی دی ش رو میگیرم...
در مورد حوض نقاشی بهش گفتم من که حتما این فیلم رو میبینم فقط چون میخوام با بچه ها برم غمگین نباشه که من بچه هام رو میشناسم... حساسن و خوششون نمیاد این جور فیلمها رو توی جمع تماشا کنن... اگه احساساتی کننده ست بعدا سی دی بگیرم تو خونه با هم تماشا کنیم....
گفت نه خوبه... هپی انده... البته خیلی خوشش اومده بود و میگفت بازم میخواد ببینه و بچه های خودش رو هم برده بود که از بچه های من کوچیکترن.... و میگفت برای بچه ها لازمه!!!!!

خلاصه رفتیم....
چشمتون روز بد نبینه... فیلم معلومه که محشر بود... معلومه که بازیهاش فوق العاده بود... معلومه که عاشقش شدم....
ولی اولا بچه ها کلی فحش دادن!!!! معلوم بود خب!!!!
بعدش هم خودم یه کله از اول تا آخرش گریه کردم و بعدش هم تا خونه به زور جلوی گریه م رو نگه داشتم و آخرش هم میگرنم زد بالا و ساعت هشت رفتم خوابیدم تا صبح!!! تا صبح هم خواب فیلم حوض نقاشی دیدم!!!
قسمت هپی اندی هم که فرموده بودن در حد چند ثانیه بود کلن!

درسته ما کلا خانواده ی با احساسی هستیم و من زیادی دیگه ول دادم احساساتم رو.... ولی باید یه تجدید نظری در نوع برداشتم از صحبتهای دیگران بکنم! 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر