یک طرف قضیه اینه که میبینی افسردگی خیلی زیاد شده. و محدود به مرز هم نیست. همه جا میره . به راحتی. بدون ویزا و یا حتی پاسپورت.

یک طرف قضیه اینه که میبینی همه دنبال یه راه حل برای زندگیشون میگردن. یه جواب به چرایی زنده بودن. فیلم و سریال هم هست گاهی.
I am suppose to....
کلاسهای مختلف. مدیتیشن. دینهای جدید....

۲۰ تا ۲۶ اپریل هفته ی یادآوری بیماری افسردگی نامگذاری شده.
بیاییم کمی عادلانه تر به قضایا نگاه کنیم.

افسرده بودن نه شرم آوره، نه با کلاسه. نه تقصیر ماست و نه بی تقصیریم.
نباید قایمش کرد. باید درمانش کرد.
خیلی هم بیماری چسبنده و طولانی و مزخرفیه.
یه بار هم بگیری تا آخر عمر توی بدنت میمونه و قایم میشه و هروقت بتونه سربلند میکنه.

از اونطرف هستن کسانی که میتونن کمک کنن. گاهی دارو و پزشک و .. گاهی هم کارهایی که خودمون میکنیم. راههایی که خودمون میریم.
همه ی این کلاسها حقه بازی نیست. بعضیهاشون واقعا کمک کننده ست. بعضی هاشون معجزه ست حتی.
راههای متفاوتی هست برای رسیدن به سلامتی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر